هما سعادتمند | شهرآرانیوز؛ زمستان ۵۷ مشهد سپید نیست. سرخ است از دسته دسته لالههایی که روی خاک تیره خیابان میرویند. سرخترین ماه است آن چنان که تقویم این شهر روزی شبیه آن را به خاطر ندارد، اما این لالههای بر خون خود افتاده در ادامه، بهاری را رقم میزنند که هیچ خزانی در آن کارگر نیست؛ بهار انقلاب اسلامی را.
ماجرا از این قرار است که تظاهرات گسترده مردم مشهد در روزهای تاسوعا و عاشورای سال ۱۳۵۷ (آذ رماه) زنگ خطری شد که جرقه انقلاب در شهر گُر بگیرد. پس از این هم، حمله به بیمارستانهای هفده شهریور (۷ اسفند) و شاهرضا (امام رضا (ع)) در ۲۲ و ۲۳ آذر، کار را به کارزارهای خیابانی کشاند.
تحصن سیزده روزه انقلابیون و پزشکان در محوطه بیمارستان شاهرضا، یکی دیگر از سرفصلهای مهم تاریخ انقلاب اسلامی ایران است که در مشهد رقم میخورد.
این تحصن، بازتاب گستردهای در برخی شهرها داشت، چنان که مردم را برای حمایت از مشهدیها به مساجد کشاند. در ادامه این حمایتها مراجع سراسر کشور و خارج از آن نیز نمایندگان خود را برای اعلام همبستگی با تحصن کنندگان به مشهد فرستادند تا فصل جدیدی از مبارزه در روزهای آغازین سردترین فصل سال رقم بخورد.
آن روز، روز عجیبی بود. خبرهایی که میرسید، نشاندهنده کمال وحشیگری و جنایت دستگاه بود. ازجمله خبرها این بود که ماشینهای ارتشی در خیابانها به راه افتادند و هرجا صف نفت یا صف نان میبینند که آن روزها زیاد دیده میشد، به رگبار میبندند.
عدهای از زنان و مردان، بچه و کوچک و بزرگ را در میان صفها به رگبار بستهاند که بعضی شهید و عدهای مجروح شدند. در چهارراه نادری و خیابانهای اطراف حملات سختی انجام شد.
منبع: مصاحبه روزنامه قدس در روز ۱۰دی ۱۳۶۶
مردم انقلابی بر روی یک تانک مقابل ساختمان استانداری
شنبه، نهم دی، به مناسبت سالگرد قمری قیام خونین مردم قم، ۲۹ محرم ۱۳۹۸ (۱۹ دی ۱۳۵۶ خورشیدی)، کشور در عزای عمومی به سر میبرد. امام خمینی (ره) در پیامی به ملت ایران، این روز را عزای عمومی اعلام میکند و میگوید: «پس از آنکه شاه خود را رفتنی دانست، دست جنایتکار خود را از آستین درآورد و کشتارهای پی در پی جمعه سیاه به بعد را آغاز کرد و خود را در تمام جوامع رسوا نمود و اخیرا در مشهد مقدس جنایتکاریها را به حد اعلا رساند و ما را بر آن داشت که روز ۲۹ محرم را عزای عمومی اعلام کنیم برای سالگرد کشتار بی رحمانه قم و چهلمِ کشتار در صحن مطهر مشهد مقدس و نیز کشتار شهرستانهای دیگر.»
در این روز، تعداد زیادی از مردم به قصد رفتن به استانداری در خیابان بهار مقابل بیت آیت ا... شیرازی جمع میشوند. بهانه این کار، حمایت از کارکنان استانداری است که روز گذشته، همبستگی خود را با مردم اعلام کرده بودند. ساختمان استانداری روبه روی پادگان لشکر ۷۷ و نزدیک منطقه اعیان نشین شهر قرار داشت.
سینماها، بوتیکها و هر آنچه را نمایی از رفاه و دوری از فضای انقلاب داشته است، میشد در این منطقه دید. با شروع راهپیمایی جمعیت به سوی خیابان تهران حرکت میکنند و از آنجا وارد خیابانی میشوند که به ساختمان استانداری میرسیده است. راهپیمایان همچنین در این روز، عکس بزرگی از امام خمینی (ره) را با خود حمل میکنند که مساحت آن حدود ۱۵ مترمربع بوده است.
تصویر یک ارتشی که مردم
۹دی در میدان مجسمه دار زدند
مردم وقتی به ساختمان استانداری میرسند که لحظاتی قبل از حضورشان، تانکهایی برای استقبال از آنان در خیابان بهار مستقر شده بود. معترضان پس از دیدن این صحنه، خطاب به ارتشیان شعار میدهند که: «ما به شما گل دادیم، شما به ما گلوله؟» لحظاتی بعد، شایعهای مبنی بر اعلام همبستگی ارتش با مردم دهان به دهان میچرخد و قوت میگیرد.
عدهای که این خبر را باور کرده بودند، با بالا رفتن از تانکها و نفربرها، شعار «ارتش برادر ماست» سر میدهند، اما ناگاه چیزی شبیه ساعت محشر رقم میخورد.
از بالای ساختمانهای اطراف، صدای شلیک گلوله بلند میشود. مردم که هنوز فکر میکردند ارتش با آنان برادر است، هاج و واج مانده بودند که چه شده است. چند ثانیه بعد، هر کس به دنبال پناهگاهی به سویی میدود. مردم مثل ماهی در تور افتاده به سمتی میزنند تا مگر نهیب گلولهای بر پیکرشان مشت نکوبد.
در چهارراه استانداری، تانکی چند زن و بچه را له میکند و نارنجکهای اشک آور و گازهای خفه کن فضا را رنگ میزند. چند دقیقه میگذرد تا مردم میتوانند بر اوضاع مسلط شوند و مقابله به مثل کنند.
فروشگاه لشکر، سینما شهر فرنگ، کارخانه پپسی کولا، ساختمان انجمن ایران و آمریکا، اداره آگاهی و بعضی دیگر از مراکز دولتی در این روز توسط مردم به آتش کشیده میشود.
در درگیریهایی که در میدان شهدا ردمی دهد، چند ساواکی به دست عدهای نامعلوم کشته میشوند و اجساد تکه تکه آنان از درختان آویزان میشود. این ناآرامی تا عصر ادامه دارد. زندان زنان به تصرف انقلابیان در میآید و پس از آزادی ۱۵۰ زندانی زن درون آن، به آتش کشیده میشود.
مردم در ادامه با حمله به کلانتریها و آتش زدن آنها صاحب ۴۲ قبضه تفنگ، ۱۰ هزار فشنگ و ۶ بی سیم میشوند. شامگاه ۹ دی غلامعلی اویسی، فرماندار نظامی تهران، در تماسی تلفنی با آقای شیرازی این طور میگوید: «شما شهر را به آتش کشیدید.
سربازان ما را کشتید. اسلحهها را غارت کردید. سربازان را آزاد کنید و اسلحهها را تحویل دهید، والا به شرفم قسم، اگر اینها را تا فردا انجام ندهید، میآیم مشهد را حمام خون میکنم.»
تصویر تانکی که ۹ دی ۱۳۵۷ مقابل ساختمان استانداری آتش زده شد
روز دهم دی، در مراسم صبحگاهی ارتش، جنازه دو دژبان از پای درآمده و نعشهای به دار کشیده شده میدان شهدا و اجساد سوخته شده سینما شهر فرنگ به نمایش نیروهای مسلح گذاشته شد. فرماندهان در برنامه صبحگاه ارتش میگویند: «این بود رفتار مردم با برادران سرباز که اینک جنازه متلاشی شده آنان را دیدیم.
اگر تیراندازی نکنید، آنها شما را خواهند کشت و اگر فرار کنید، ما شما را تیرباران میکنیم. پس بکشید تا کشته نشوید. امروز دست خالی برنگردید و انتقام برادران خود را باز ستانید.»
و این گونه بود که ماشینهای ارتش با تفنگداران خشمگین به خیابان آمدند و از همان لحظه نخست خروجشان، هر چه سر راهشان بود، به گلوله بستند. پس از ۹ و ۱۰ دی، شهروندان مبارز مشهدی به طور پراکنده در درگیریها و تظاهرات خیابانی به شهادت رسیدند.۷۰۰ نفر از پزشکان خراسان با ارسال تلگرافی به کورت والدهایم، دبیر کل سازمان ملل متحد، خواستار رسیدگی به کشتارهای اخیر نظامیان در مشهد شدند.
آیت ا... شیرازی هم با صدور اعلامیهای روز ۱۲ دی را عزای عمومی اعلام کرد. فردای پس از یکشنبه خونین، در پی حوادث خونین نهم و دهم دی مشهد، سپهبد امیر عزیزی، استاندار خراسان و نایب التولیه آستان قدس رضوی، از پست خود استعفا کرد، عازم تهران شد و حضرت آیت ا... سیدعلی خامنه ای، آیت ا... عباس واعظی طبسی، علی تهرانی، عبدالکریم هاشمی نژاد و محمدرضا محتامی به طور مشترک، ضمن صدور اعلامیه ای، به مناسبت هفتمین روز درگذشت شهدا از ساعت ۲ تا ۴:۳۰ عصر جمعه ۱۵ دی، در مسجد گوهرشاد، مجلس گرامیداشتی برگزار کردند.
***
۵ دی ۱۳۵۷
بازار تعطیل میشود و تظاهرات پرشمار مشهدیها بهمناسبت حملات ۲ دی از رو به روی خانه آیتا... شیرازی بهسمت فلکه حضرت، سپس فلکه ضد و بعد بهسمت عدلخمینی و مقابل شهربانی، درست روبهروی سربازان مسلح انجام میشود. تظاهرات در بیمارستان امامرضا (شاهرضا سابق) پایان میگیرد. شایعه تظاهرات زندانیان سیاسی در زندان مشهد و آتشسوزی آن به شهر میرسد که حقیقت دارد.
۷ دی ۱۳۵۷
بهدنبال شایعه اختلاف میان کارمندان استانداری در اعلام همبستگی با انقلاب، تانک و نفربرهای ارتش مقابل استانداری، موضع میگیرند.
نیروهای نظامی با ورود تظاهرکنندگان پراکنده و کارمندان موافق انقلاب تا منزل آیتا... شیرازی همراه مردم میشوند. بازاریان با میرزاجواد تهرانی، مرعشی، احمدزاده و چند نفر از قضات اطراف زندان تحصن میکنند تا موافقت مسئولان برای انتقال زندانیان سیاسی به محلی مناسبتر گرفته شود.
۱۱ دی ۱۳۵۷
مراسم بزرگداشت شهدای ۱۰ دی در مسجد گوهرشاد به دعوت روحانیت مبارز برگزار میشود. اخبار ۱۰دی پساز شکستهشدن اعتصاب ۶۱روزه مطبوعات، بازتاب داده میشود.
آمار شهدای ۱۰دی در رادیوایران ۲۰۵ نفر و در رادیو مسکو ۳۰۰۰نفر اعلام میشود. ساواک با منازل مردم تماسهای مشکوک میگیرد که از خانه خارج نشوند. استعفای دولت نظامی ازهاری و نخستوزیری شاهپور بختیار و پدیدآمدن اختلافنظر جدی بین درجهدارها و سربازان و افسران وظیفه در حمله به مردم از دیگر وقایع این روز است.
۱۲ دی ۱۳۵۷
سخنرانی سیدعبدالکریم هاشمینژاد در مسجد گوهرشاد و طرح به رسمیت شناخته نشدن نخستوزیری بختیار و اعلام نخستوزیری بازرگان ازسوی امام و تعطیلی یکهفتهای ادارات مشهد بعداز انعکاس اتفاقات ۹ دی در رادیوهای خارجی در وقایع این روز ثبت شده است.
بنا به درخواست علماپیرو کمبود برخی مواد خوراکی در مشهد، کامیونهای نان و برنج از روستاهای اطراف به مشهد اعزام میشوند.
۱۳ دی ۱۳۵۷
یک درجهدار ژاندارمری توسط یکی از گروهها به قتل میرسد و دیوارهای شهر از شعار پرمیشود.
۱۴ دی ۱۳۵۷
استعفای سپهبد صادق امیرعزیزی (استاندار خراسان) و ترک مشهد با یک پیکان و نیز استعفای غلامعلی اویسی، فرماندار نظامی تهران و ترک ایران در تاریخ ۱۴ دی ثبت شده است.